ارتقاء حس اجتماعی در نواحی مسکونی مبتنی بر تطبیق دو نظریه زبان الگو کریستوفر الکساندر و طرح‌واره‌ شناختی کیم و کاپلان (با نگاهی به محله تاریخی سرچشمه زنجان)

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه معماری، دانشکده مهندسی معماری، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران

2 کارشناس ارشد مهندسی معماری، دانشکده مهندسی معماری، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران

چکیده

بیان مساله: ارتقاء حس اجتماعی و تعاملات جمعی، از مطالبات فراگیر در نواحی مسکونی معاصر است که ریشه در کم‌توجهی به انسان و نیازهایش در برنامه‌ریزی‌ و طراحی نواحی مسکونی دارد. ویژگی‌های کالبدی نواحی مسکونی بر نحوه تعاملات جمعی و بروز حس همسایگی ساکنان از طریق افزایش تعداد تعاملات و فراهم کردن محیط‌های دوستانه تأثیرگذار است.
سوال تحقیق: با گسترش نواحی مسکونی جدید و نیاز به فضاهای جمعی:1. الگوهای طراحی نواحی مسکونی چگونه می‌توانند به تقویت تعاملات جمعی و حس همسایگی منجرشوند؟ 2. طرح‌واره‌های ذهنی ساکنان پیرامون تعاملات جمعی و حس همسایگی، چه ارتباطی با زبان الگوهای طراحی دارند؟
اهداف تحقیق: این پژوهش بر آن است که با استفاده از نظریه طرح‌واره‌های ذهنی(حوزه روانشناسی شناختی) و تطبیق آن با نظریه زبان الگوی الکساندر(حوزه برنامه‌ریزی و طراحی محیطی)، چهارچوبی برای تقویت تعاملات جمعی نواحی مسکونی پیشنهاد نماید.
روش تحقیق: به منظور پاسخ به پرسش اول تحقیق، ابتدا کلیات نظریه زبان الگو و 253 الگو بررسی شده و الگوهای مرتبط با نواحی مسکونی، به روش تحلیل محتوای منابع معتبر، مورد بازشناسی قرار گرفت. درپاسخ به سوال دوم، مفهوم طرح‌واره‌ ذهنی و نظریه زبان الگو و ارتباط آن دو، با استفاده از منابع کتابخانه‌ای، جمع‌آوری اطلاعات و بررسی به روش تحقیق تفسیری و کیفی، با توصیف و تحلیل محتوای متون، شناسایی و واکاوی گردید.
مهم‌ترین یافته‌ها و نتیجه‌گیری تحقیق: با بررسی مفهوم طرح‌واره‌های ذهنی در زمینه دانش روان‌شناسی شناختی، سه طرح‌واره مرتبط با محیط سکونت شامل ‌هویت سکونتی، تعامل فردی- اجتماعی و دلبستگی محلی تبیین شدند و در بررسی ارتباط بین الگوهای طراحی نواحی مسکونی با طرح‌واره‌های سکونت-مبنا، راهکاری برای تقویت حس اجتماعی در این فضاها آشکار شد. برای ارتقاء حس اجتماعی ساکنان، طرح‌واره هویت سکونتی با 11 الگو، طرح‌واره تعامل فردی با 10 الگو، طرح‌واره تعامل اجتماعی با 8 الگو و طرح‌واره دلبستگی محلی با 6 الگو نقش آفرینی می کنند. با توجه به ماهیت شناختی طرح‌واره‌ها، در‌هم تنیدگی و پیوستگی الگوهای برنامه‌ریزی و طراحی از طریق رویداد محوری فضاها، نقش مهمی در ارتقاء کیفی نواحی مسکونی دارد. نتایج پژوهش، اعتبار درونی نظریه زبان الگو را در پیوند با نظریه طرح‌واره‌های شناختی برای تقویت تعاملات نواحی مسکونی آشکار می‌کند. کاربست چهارچوب پیشنهادی در محله تاریخی سرچشمه زنجان، روایی بیرونی مدل پیشنهادی را از طریق ذهن- بنه‌ها، مؤلفه‌ها، زبان الگو و راهکارهای برنامه‌ریزی و طراحی، آشکار می‌کند.

چکیده تصویری

ارتقاء حس اجتماعی در نواحی مسکونی مبتنی بر تطبیق دو نظریه زبان الگو کریستوفر الکساندر و طرح‌واره‌ شناختی کیم و کاپلان (با نگاهی به محله تاریخی سرچشمه زنجان)

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Improving the sense of community in residential environments based on the adaptation of two theories of Cristopher Alexander’s pattern language and Kim and Kaplan’s cognitive schema (Looking at Sarcheshme neighborhood in Zanjan)

نویسندگان [English]

  • Mohammad Bagheri 1
  • Mahdis Loghmani 2
1 Assistant professor of Architecture Faculty, Zanjan University, Zanjan, Iran
2 Master of Architecture, Zanjan University, Zanjan, Iran
چکیده [English]

Research Problem: Cities and residential areas as a product of human substitution, until around the 1960s, the experience of centuries was the experience of human design, but the method of planning and designing cities and neighborhoods changed drastically in the last one hundred years, and with rapid urban growth, urban planning was given to professional planners and urban planners. Dedicated traffic planning for the traffic of cars in the urban environment intensified the riding traffic in the urban environment to the population, which makes spatial planning with urban and local quality and livability forgot and a lot of problems. Improving the sense of community and collective interactions is one of the widespread demands in contemporary residential environments. This is rooted in the lack of attention to people and their needs in the planning and design of the residential area, which has been approved by international and Iranian theorists. This research aims to propose a framework for improving social sense by using the theory of mental schemas (the field of cognitive psychology) and matching it with Alexander's pattern language theory (the field of environmental planning and design).
Research Question: The questions raised in the research include the following:
What is the relationship between residents' mental schemas about collective interactions and the sense of neighborhood with the pattern language?
How can the pattern language in residential areas promote collective interactions and a sense of neighborhood?
Research Method: In this process, the pattern language theory and 253 patterns proposed by Alexander have been examined in residential areas. 35 patterns were identified that are related to residential areas. Then, using the qualitative research method, the internal connections between mental schema and language concepts were identified by describing and analyzing the content of related texts. In explaining the relationships and logical integration of the data, the method of logical reasoning was carefully used in the opinions of the experts. In the following, three residential schemas were explained by examining the concept of mental schemas in cognitive psychology knowledge, including residential identity, individual-social interaction, and local attachment. These schemas are presented using Kim and Kaplan's theory
The Most Important Results and Conclusion: By examining the concept of mental schemas in the field of cognitive psychology knowledge, three schemas related to the residential environment including residential identity, individual-social interaction, and local attachment were explained. Examining the relationship between the design patterns of residential areas with the residence-base schemas revealed a solution to strengthen the sense of community in these spaces. In order to improve the social sense of residents, residential identity schema with 11 patterns, individual interaction schema with 10 patterns, social interaction schema with 8 patterns, and local attachment schema with 6 patterns can play a role. Considering the cognitive nature of schemas, the interweaving and continuity of planning and design patterns through event-oriented plays an important role in the qualitative improvement of residential areas. The results of the research reveal the internal validity of the model language theory in connection with the theory of cognitive schemas to strengthen the interactions of residential areas. So the application of the proposed framework in the historical neighborhood of Sarcheshme neighbourhood in Zanjan reveals its external validity through mind structures, components, model language, and planning and design solutions.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cognitive schemas
  • pattern language
  • Christopher Alexander
  • residential environments
  • social sense
  • Sarcheshmeh neighborhood
الکساندر، کریستوفر، 1393؛ الگوهای استاندارد در معماری، مترجم: فرشید حسینی، نشر مهرازان، تهران.
الکساندر، کریستوفر، 1395؛ زبان الگو: شهرها، مترجم: رضا کربلایی نوری، مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، تهران.
الکساندر، کریستوفر، 1397؛ معماری و راز جاودانگی، راه بی‌زمان ساختن، مترجم: مهرداد قیومی بیدهندی، نشر روزنه، تهران.
بل، سایمون، 1382؛منظر-الگو، ادراک و فرایند، ترجمه بهناز امین‌زاده، دانشگاه تهران، تهران.
جمشیدیها، غلامرضا و همکاران، 1393؛ بررسی نقش احساس تعلق محله‌ای در افزایش مشارکت اجتماعی(مورد مطالعه: محله قزل قلعه تهران)، نشریه مطالعات جامعه‌شناختی شهری، شماره 12. https://urb.dehaghan.iau.ir/article_641181.html
حبیبی، سید محسن و صدیقه مسائلی،1386؛ سرانه کاربری‌های شهری، سازمان ملی زمین و مسکن، تهران.
رحمتی، منیژه و مصطفی بهزاد‌فر و مرتضی میر‌غلامی، 1391؛ استخراج زبان الگوی طراحی شهری ایرانی با تکیه بر ویژگی های ساختاری گستره های کوچک شهر( نمونه موردی: شهر نائین در استان اصفهان)، پایان نامه کارشناسی ارشد طراحی شهری دانشگاه هنر تبریز. https://elmnet.ir/doc/10615395-81901
رنجبر، احسان، 1396؛ رویدادمداری و ارتقاء کیفیت فضای شهری، از شهر جهانی تا شهر ایرانی، دو فصلنامه علمی- تخصصی ارس، تهران. https://civilica.com/doc/1422465/
سالینگاروس، نیکولاس، 1397؛ شهر از منظر هندسه فراکتال، نشر آرمان شهر، تهران.
شریف، حمیدرضا و فاطمه محمدعلی‌نژاد، 1391؛ زبان الگو و روان‌شناسی شناختی، نشریه صفه، ص 23-40. https://soffeh.sbu.ac.ir/article_100130.html
صارمی، علی‌اکبر، 1392؛ تارو پود و هنوز- سرگذشت من و معماری ما، نشر هنر معماری قرن.
صالحی‌معوا، فاطمه و احسان رنجبر، 1401؛ تحلیل و مقایسه میزان رویدادمداری فضاهای عمومی شهری مورد مطالعه: منطقه 12 شهر تهران، نشریه باغ نظر، تهران. https://www.bagh-sj.com/article_141024.html
فرمهینی فراهانی، بهراد و مظفر صرافی، 1400؛ نقش طرح‌واره‌های ذهنی در تولید فضا (نقد سه‌گانه فضایی لوفور از منظر مکتب ویگوتسکیایی شناسی، نشریه علمی معماری و شهرسازی،12(1)، ص 5-25. https://sid.ir/paper/507260/fa
فلامکی، محمد‌منصور، 1385؛ فارابی و سیر شهروندی در ایران، نشر فضا، تهران.
گل، یان، 1396؛ شهر انسانی، مترجمان: علی غفاری و لیلا غفاری، نشر غلم معمار، تهران.
لنگ، جان، 1381، آفرینش نظریه معماری: نقش علوم رفتاری در طراحی محیط، ترجمه علیرضا عینی‌فر، دانشگاه تهران، تهران.
نایر، پراکاش و جفری لاکنی،1391، زبان طراحی مدرسه، مترجم: ثمانه ایروانی، نشر راه‌دان، تهران.
Brower, S. N. (1996). Good neighborhoods: A study of in-town & suburban residential environments: Praeger Westport, CT. https://books.google.com/books/about/Good_Neighborhoods.html?id=zPGwAAAAIAAJ
Farahani, Leila Mahmoudi, Mirjana Lozanovska, (2014), A Framework for Exploring the Sense of Community and Social Life in Residential Environments, International Journal of Architectural Research (p:223-237) https://www.semanticscholar.org/paper/A-framework-for-exploring-the-sense-of-community-in-Farahani-Lozanovska/4fb219fe4623a60aef778e0c0a2702c05ab73fb3
Francis, J., Giles-Corti, B., Wood, L., & Knuiman, M. (2012). Creating sense of community: The role of public space. Journal of Environmental Psychology, 32(4), 401-409.  https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0272494412000461
Glynn, T. J. (1986). Neighborhood and sense of community. Journal of community psychology, 14(4), 341- 352. https://onlinelibrary.wiley.com/doi/abs/10.1002/1520-6629%28198610%2914%3A4%3C341%3A%3AAID-JCOP2290140403%3E3.0.CO%3B2-0
Kim, J. (2007). Perceiving and valuing sense of community in a New Urbanist development: A case study of Kentlands. Journal of Urban Design, 12(2), 203-230. https://www.researchgate.net/publication/248992184_Perceiving_and_Valuing_Sense_of_Community_in_a_New_Urbanist_Development_A_Case_Study_of_Kentlands
Kim, J., & Kaplan, R. (2004). Physical and psychological factors in sense of community new urbanist Kentlands and nearby Orchard Village. Environment and Behavior, 36(3), 313-340. https://www.researchgate.net/publication/238428836_Physical_and_Psychological_Factors_in_Sense_of_CommunityNew_Urbanist_Kentlands_and_Nearby_Orchard_Village
Lewicka & Iwanczak Bartlomiej, (2020), Affective map of Warsaw:Testing Alexander's pattern language theory in an urban landscape,Landscape and Urban Planning. https://www.researchgate.net/publication/343611676_Affective_map_of_Warsaw_Testing_Alexander's_pattern_language_theory_in_an_urban_landscape
Nikos Salingaros.(2023), A Theory of Architecture Part 1: Pattern Language vs. Form Language. ArchDaily.  https://www.archdaily.com/488929/a-theory-of-architecture-part-1-pattern-language-vs-form-language
Sabzalizadeh, Meisaam,Hasan Taghi Nejad; (2019), Check pattern matching, concept and role of the neighborhood, in traditional neighborhoods in Iran and neighborhood in the new sustainable development model neighborhoods, UCT journal of social science and humanities research. https://www.jscity.ir/article_142568.html